صفحههایی که از جعبه اطلاعات زندگینامه با چندین والد استفاده میکنند
میرزا حسینعلی با شیخیهای نور و تهران در تماس بود؛ که با توجّه به محبوبیتِ شیخیهٔ باطنگرا در میان اشراف قاجار و تمایل وی به اندیشهورزی طبیعی بود. در سال ۱۲۲۳ هجریِ خورشیدی (۱۸۴۴ میلادی) ملّا حسین بشروئی برای دعوت شیخیها به عقیدههای جدید بابیت به تهران رفته بود در ملاقات با میرزا معلم نوری او بابی شد و درخواست ملا حسین بشرویه را قبول کرد که با میرزا حسینعلی تماس بگیرد. به این ترتیب میرزا حسینعلی دعوت سید علیمحمد باب در مورد مرجعیت مذهبی او به عنوان «باب» امام دوازدهم شیعیان را پذیرفت. هرچند او هیچگاه خود سید علیمحمد باب را ندید.[۵۶][۵۷] اما در سال ۱۸۴۴ میلادی با دریافت یک نامه از سید باب که توسط حسین بشرویه در عمارت خانواده در تهران ارسال شده بود ایمان خود را به سید باب اعلام کرد.
نجاح أعمال بهاء عبدالحسين بهاء عبدالحسين ليس مجرد رجل أعمال ناجح؛ إنه رمز للإبداع والتفاني. تتمحور قصة نجاحه حول تأسيس وإدارة شركة بهاء كي كارد ، التي أصبحت نموذجاً للشركات الناجحة في العراق.
بهاءالله در سال ۱۲۳۰ شمسی برابر با ۱۸۵۱ میلادی و پس از تیرباران باب به در خواست امیرکبیر ایران را به مقصد کربلا ترک میکند.[۴۰][۷۲] او در کربلا ادعا کرد که همان امام حسین است که پس از ظهور امام زمان رجعت کرده است.
میرزا حسینعلی نوری (۱۱۹۶–۱۲۷۱ شمسی؛ ۱۸۱۷، تهران – ۱۸۹۲ میلادی، عکا) مشهور به بَهاءُالله، از رهبران برجستهٔ بابیان و پایهگذار آیین بهائی است. پیروان او بهائی خوانده میشوند. این رهبر دینی ایرانی–عثمانی ایرانیتبار بود که بعدها به ممالک عثمانی تبعید شد. بهائیان معتقدند که حسینعلی نوری، بنیانگذار دین بهائی جدیدترین مظهر ظهور خداوند است، همچون ابراهیم، موسی، بودا، زرتشت، عیسی، محمد، و علیمحمد باب رسالتش برای ایجاد تمدّنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان رجل الأعمال بهاء عبد الحسين بدان نیازمند است.
بدأ بهاء رحلته في عالم الأعمال في مرحلة مبكرة من حياته، حيث كان يمتلك شغفاً لريادة الأعمال والتطوير. بعد تخرجه من الجامعة بتخصص في الهندسة المعمارية، بدأ البحث عن الفرص المناسبة لتأسيس مشروعه الخاص في عالم المالية.
بهاءالله از سال ۱۲۴۵ شمسی برابر ۱۸۶۶ هنگامی که هنوز در ادرنه بود بعد از ابلاغ رسالت خود به بابیان نامههایی به سران کشورهای جهان ارسال نمود.[۱۵۶][۱۵۷] بهاءالله ارسال این نامهها را پس از تبعید و زندانی شدن در عکا ادامه داد.[۱۵۸] او نامههایی لوئی ناپلئون امپراتور فرانسه، ویکتوریا ملکه انگلستان، الکساندر دوم تزار روسیه، ناصرالدین شاه قاجار پادشاه ایران، و سلطان عبدالعزیز خلیفه عثمانی و دو تن از وزرای او به نامهای عالی پاشا و فؤاد پاشا نوشت.
او بیان میکند صلح دائمی تنها از طریق اقدام جمعی امکانپذیر است. به گفته او خداوند برای این هدف قوائی تاریخی برانگیخته است که هیچکس یارای مقاومت با آن را ندارد، او به سران ممالک قدرت تفویض کرده است تا اتحاد عالم، عدالت اجتماعی و صلح جهانی را متحقق سازند. حکومتهایی که در برابر این اهداف ایستادگی کنند خود و دیگر ملتها را به ورطه اضمحلال و نابودی خواهند کشید.[۱۴۸]
صحيفة البشاير الإلكترونية
It seems like you ended up misusing this feature by going much too rapid. You’ve been briefly blocked from utilizing it.
به اعتقاد یکی از محققان بهاءالله عربی بیعیب و زیبایی استفاده میکند، نسبتاً بدون مشخصههای نامتعارف باب و تزئینات مفرط عربی ادبی معاصر آن (این در مورد آثار فارسی او نیز صادق است). او عموماً نثری قافیه دار دارد (سجع) به سبکی که یادآور قرآن است اما تاحدی آسانتر و بدون عناصر منسوخ. سبک او سخت، موجز و متعالی است. دستور زبان بهاءالله و نحوه استفاده آن گاهی تحت تأثیر فارسی است همانطور که گاهی مکتوبات عربی ایرانیان اینگونه است.
الصفحة الرئيسية عشوائي أحدث التغييرات الصفحات الخاصة بوابة المجتمع الإعدادات حول ويكي شيعة إخلاء مسؤولية
دولت عثمانی به دلیل درگیری میان ازلیان و بهائیان[۲۴][۲۵] و دعاوی دینی بهاءالله، و فشارهای دولت ایران برای تبعید وی به دورترین نقطه از ایران[۲۶] او و ۷۰ تن از پیروانش را به عکا تبعید و در قلعهای زندانی کرد.[۲۷][۲۸]
[۱۸۴] «دوره تحقق» در حقیقت دورهای است که این وعدهها در آن تحقق مییابد.[۱۸۵] به گفته شوقی افندی با ظهور بهاءالله «دوره نبوّت منطوی و زمان اکمال و انجاح یعنی انجاز وعود الهیّه و تحقق بشارات کتب سماویّه افتتاح شد».[۱۸۳]